لزوم آموزش مهارت ذهن آگاهی از سنین کودکی

لزوم آموزش مهارت ذهن آگاهی از سنین کودکی

لزوم آموزش مهارت ذهن آگاهی از سنین کودکی

جهان امروزی چنان پیچیده و پر هیاهو شده است که دانستن نحوه ی سکنی گزیدن درلحظه ی حال یکی از ضرورت های قطعی برای برقراری ارتباط با جهان و تداوم یادگیری،رشد و ایفای نقش منحصر به فرد خویش در آن است.

اگرچه پرورش توجه و آگاهی اغلب توجه آگاهی خوانده می شود،ولی مهم است بدانیم که می توان آن را قلب آگاهی نیز نام گذاشت؛زیرا تنها به ذهن و شناخت مربوط نمی شود بلکه کل وجود انسان و هوش های چندگانه ی او و شیوه های دانسن و بودن،از جمله پرورش مهربانی نسبت به خود و دیگران را نیز شامل می شود.این قابلیت را هر چه بخوانیم،مطالعات حوزه ی پزشکی و علوم اعصاب نشان می دهد که توجه آگاهی مهارتی اساسی برای زندگی است و می تواند پیامدهای مهمی برای سلامت جسمانی و روانی انسان ها به ارمغان آورد.توجه آگاهی در گستره ی زندگی از یادگیری،هوش هیجانی و بهزیستی عمومی پشتیبانی می کند و این کیفیت ها را ارتقا می بخشد.

این یادگیری ها در دوران حاضر از مناسبت و اهمیت دو چندانی برخوردا هستند؛زیرا اکنون تأثیرات مضر استرس بر مغز در حال رشد به خوبی شناخته شده است.با توجه به استرس هایی که خردسالان جامعه ی ما با آن درگیر هستند،آموزش توجه آگاهی تنها یک امکان اضافی برای بهبود یادگیری محیطی و ارتقای تن آرامی نیست.توجه آگاهی برای یادگیری بهینه،توازن هیجانی و حفاظت از مغزِ در حال رشد کودکان در مقابل تأثیرات منفی استرس شدید ضروری به نظر می رسد.

مشاهده شده است که آموزش توجه آگاهی بر مناطق مهمی از مغز بزرگسالان تأثیرات مثبتی بر جای می گذارد،مناطقی که در کارکردهای اجرایی دخیل هستند.

کنترل تکانه و تصمیم گیری،دیدگاه گیری،یادگیری و حافظه،تنظیم هیجان و حس پیوند با بدن از جمله این کارکردها هستند.تمام کارکردهای مغزی در معرض استرس شدید و مداوم به سرعت روبه زوال می گذارند.

این شرایط می تواند یادگیری،تصمیم گیری عاقلانه،شکل گیری هوش هیجانی و از آن مهم تر اعتماد به نفس و حس پیوند با دیگران را مختل کند.قابلیت های ذکر شده از طریق توجه آگاهی نیرومندتر می شوند.شواهد فزاینده ای وجود دارد که نشان می دهد این تاثرات برای کودکان اهمیت بیشتری دارد،زیرا سیستم عصبی آنان هنوز درگیر فرایند رشد است و نسبت به تأثیرات منفی استرس حساسیت بیشتری دارد.البته کودکان به طور طبیعی توجه آگاه تر هستند،بدین معنا که بیشتر در لحظه ی حال زندگی می کنند و در رابطه با گذشته و آینده اشتغال ذهنی کمتری دارند.مهم ترین کاری که باید انجام دهیم این است که کیفیت طبیعی و حضور را در آنان خفه نکنیم،بلکه تقویت کننده ی این کیفیت ها باشیم و مسیر رشد آن ها را هموار کنیم.

لزوم آموزش مهارت ذهن آگاهی از سنین کودکی

شواهد علمی رو به رشدی نشان می دهد که توجه آگاهای می تواند برای کودکان سنین مدرسه بسیار سودمند باشد و حتی در کودکستان آغاز شود.به کمک تمرین های ذهن آگاهای می توان کمک کرد تا کیفیت های پیش گفته و رفتارهای جامعه پسندی مثل مهربانی،همدلی و شفقت را شکل دهند و به حد بهینه برسانند.همچنین این تمرین ها به آنان کمک می کند این یادگیری را در زندگی روزانه ی خود در خانه و مدرسه به کار گیرند.

پیش تر این شکل از آموزشِ ذهن و قلب برای کودکان در دسترس نبوده است.کمک به کودکان در یادگیری توجه آگاهی انگیزه ی ارزشمندی است؛البته تا زمانی که ریشه ی آن،انتظارات و اشتیاق شخص شما باشد و به طور سهوی آن را بر فرزندان خویش تحمیل نکنید.اشتیاق بیش از حد یا چسبیدن سفت و سخت به نتیجه ای خاص می تواند تاثیر معکوس داشته باشد.این کار به احتمال زیاد کودکان را از توجه آگاهی دلزده می کند.افزون بر این،فشارهای اینگونه با جوهره ی عاری از هدفِ تمرین های توجه آگاهی منافات دارد.

دیدگاهتان را بنویسید